نامجو: معتقد بودم به موسیقی ایرانی باید لگد بزنیم تا بیدار شود
March 9th, 2008آلبوم «ترنج» محسن نامجو روز گذشته در تالار ناصری خانهی هنرمندان ایران نقد شد، تا سیزدهمین «نقد نغمه» برگزار شود.
محسن نامجو درباره تکثیر غیررسمی سیدیهایش بهجز آلبوم «ترنج» گفت: خیل عظیمی که کارهای مرا گوش کردند، میدانند کارهای اجراشده در سیدی «گیس» و «دماوند»، که اسم آنها را هم شما انتخاب کردید، به صورت سولو و تکنوازی اجرا شدهاند.+شما با خرید این آثار که مجوز نداشتند، مرا کشتید که به همراه آن، صدای من هم کشته شد. اما بعد از سفری که پیش آمد، توانستم نیمهی پر لیوان را هم ببینم و باور کنم که کشته شدن صدایم خیلی هم بد نبود.+سالهای سال در ایران ساز زدم و به خاطرعوامل متعدد، هیچکدام از کارهایم را کامل انجام ندادم؛ اما از پس همهی این نواقص، کارهایی هم تولید شدند.
سریر: هدف نامجو ایجاد ارتباط با مخاطب بود و این همه طرفدار که هم اکنون نیز در تالار حضور دارند، نشان دهنده قابلیت های اوست. اگر شعر حافظ و مولوی را در شرایطی که نسل حاضر از آنها دور شدهاند، بتوان با زبانی دیگر برای نسل جوان عنوان کرد به نظر من خیلی ارزشمند است و از این نظر محسن نامجو به خوبی توانسته این اشعار را برای نسل جوان بازخوانی کند.
این آهنگساز در خصوص اینکه موسیقی نامجو موسیقی اعتراض است ،گفت:اگر جوان اعتراض نکند، اصلاً جوان نیست. پیشرفت همیشه در شکستن تعاریف قدیم است. ضمن اینکه موسیقی مورد استفاده مردم بسیار رنگارنگ است و قرار نیست همه به یک نوع خاص گوش بدهند. ما ازموسیقی محسن نامجو انتظار موتزارت و بتهوون نداریم. چون حوزه تأثیر این دو نوع موسیقی متفاوت است. درهمه دوران تاریخ نیز موسیقیهای متفاوتی بودهاند. بنابراین هنگام نقد نباید خیلی ایراد بگیریم.
محسن نامجو : سالهای سال به دنبال شعری گشتم که شعر کلاسیک نباشد و این طرز خواندن اشعار حافظ و سعدی کار جدیدی بود، که سالها بر روی آن کار کردم، که هم آگاهانه بود و هم ناآگاهانه.
آلبوم «ترنج» حق نوازندههای خود را به جا نیاورده است؛ زیرا همهجا تنها نام من برده شد و این باعث شد حق سایر کسانی که مرا یاری کردند، پایمال شود و این کاملا ناآگاهانه بود.
نامجو :هنگامی که برای این اشعار، نعره میزدم، نعرههای من آگاهانه نبودند؛ بلکه از دردهایی بودند که در سینه داشتم و به دانش من مربوط نمیشد.
او همچنین بیان کرد: همیشه از موسیقی ایرانی به عنوان موسیقی محدود نام میبردند که اساتید در آن نوآوری میکردند و مانند جسد مردهای بود که مبادا در این سطح فراموش شود. اما من اعتقاد داشتم به جای اینکه با تکان دادن، آن را بیدار کنیم، باید به آن لگد بزنیم تا بیدار شود.
پس از این حرفها، نقدها و شمشیرهایی بر سر من فرود خواهند آمد؛ اما همهاش را قبول میکنم.
حسین پرنیا آهنگساز گفت: نامجو کار جدیدی از لحاظ ریتم و محتوا ارائه نداده است. ایشان برداشتی از موسیقی های پاپ و راک و بلوز داشتند و یک آواز ناقصی هم از موسیقی سنتی ارائه دادند. کوک سه تار در آثار ایشان ایراد دارد و در واقع از کوک خارج است. تطبیق این ساز ایرانی هم با گروه سازهای غربی مشکل دارد. وی افزود: موسیقی نامجو برداشتی از شبکههای ماهوارهای است چرا که نمونه این کارها را به راحتی میتوان در شبکههای خارجی دید.البته ما همین بحث را در بین اهل موسیقی سنتی هم داریم آن هم به دلیل سیاستهای بیمار فرهنگی است که خیلی از کارها در تلویزیون و ارشاد به دلایل واهی رد می شوند. این آهنگساز ادامه داد: از منظری دیگر، ایشان کار جدید انجام دادند و آن اینکه در خلاف جریان سیاست موسیقی کشور کاری را ارائه دادند که مورد اقبال جامعه قرار گرفته است. ای کاش فقط روی اشعار خود آهنگ میگذاشتند و سراغ حافظ و مولوی نمی رفتند که در آن صورت خیلی موفقتر بودند.
نامجو هم در پاسخ ایراد پرنیا مبنی بر ناکوک بودن ساز در آثارش گفت: از این تعداد آثاری که ساختهام، کوک سه تار در 35 قطعه به عمد خارج است. چون من با کوک های متعارف ساز نمیزنم و به همین دلیل صداها به گوش اشخاصی مثل آقای پرنیا غریبه هستند.